مسافرت یعنی این!

یک هفته رفته بودم مسافرت ...کجا؟ معلومه دیگه ...شمال!چه هوایی ..چه مناظری اما دوستان باور کنید اهالی تهران به دود و ترافیک و شلوغی و از همه مهمتر عجله عادت کردن!
از صبح که بیدار میشدیم عجله داشتیم زودتر صبحانه بخوریم حالا برای چی خدا می دونه !کنار ساحل زود حوصله بچه ها سر می رفت و می گفتن مامان چه کار کنیم ؟...
پدر بچه ها هم تمام مسابقات فوتبال رو از تلویزیون نگاه کرد و در مقابل اعتراض من با لبخند گفت :استراحت برای من یعنی این!
با خودم فکر کردم شاید بهتر بود سر جامون می موندیم...

هری پاتر با ترجمه عالی و توانا

توجه کنید!لطفا اگه هری پاتر خون هستید دو هفته ناقابل دیگه دندون سر جیگر بذارید تا یه ترجمه عالی و یک دست از مترجم توانا و نام آشنا (خانم شهناز مجیدی)مترجم اثار جوی فیلدینگ به دستتون برسه!
این کتاب توسط انتشارات روشا به بازار میادواین نشر تازه شروع به کار کرده و توسط دو خانم اهل قلم تاسیس شده که بینهایت احتیاج به حمایت شما عزیزان دارن تا بتونن رو پا وایسن...پس یادتون نره هری پاتر با ترجمه شهناز مجیدی بخرید یدونه هم ببرید!

از دست گرما

سلام!انقدر خستهام که نگو..انقدر گرممه که نپرس ..خودمم می دونم کلی غرغرو شدم اما هیچ کاری بجز غر از دستم برنمیاد.انگار به سلامتی به یمن آبهای آلوده چاهها وبا هم شایع شده اینم رو بقیه گرفتاری ها و فکر و خیالا...با خودم فکر می کنم زمستون پارسالم از سرما و یخ و یخبندون اینهمه شاکی و غرغرو بودم؟