دوست داشتم یک صبح که از خواب بیدار شدم هوا مثل روستاهای شمال پاک و لطیف و خوشبو باشد.ماشینها نصف شده باشن و من دایم تو ترافیک دندان بهم نسایم.دوست دارم یک شب که می خواهم به خوابم از فکر آینده کودکانم بی خواب و  وحشت زده نشوم و با رویایی زیبا از آینده مطمین و طلایی شان بخوابم!اما افسوس که من و مردمان دیارم را با کینه و خشم و عصبانیت رنگ زده اند ما!ما که به خوبی و نیکی شهره عالم و آدم بودیم حالا تیتر روزنامه هاییم!همسران همدیگر را میکشند ...جوانان در فکر ربودن دخترانند وبی پولها دیگر با سیلی صورتشان را سرخ نگه نمی دارند با چاقو افتاده اند به جان داراها و خانه انها را با خونشان سرخ می کنند!وای بر ما با فردای سیاه کودکانمان! 

نظرات 4 + ارسال نظر
[ بدون نام ] چهارشنبه 14 دی‌ماه سال 1384 ساعت 08:03 ب.ظ http://persianhiphop.blogsky.com

salam eyval weblog e bahali dary be manam sar bezan khoshhal misham bye

saeed چهارشنبه 14 دی‌ماه سال 1384 ساعت 08:39 ب.ظ http://egoldenwork.mihanblog.com

لینک بدیم یالوگو موافقی

دیوونه خودتی جمعه 16 دی‌ماه سال 1384 ساعت 02:43 ق.ظ http://divoonekhodeti.blogsky.com

وقتی سر یه دو راهی موندی

می شه راه سومی را انتخاب کرد ...؟؟؟

شازده خانوم شنبه 17 دی‌ماه سال 1384 ساعت 03:46 ب.ظ http://shazdekhanoom.blogsky.com

....چی بگم والا.البته ما دیگه انتی ویروس شدیم از بس ویروس دیدیم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد