سلام به همه

خیلی وقته نتونسته بودم بیام اینجا و راستش دیگه حال و حوصله هزار راه چپ اندر قیچی رفتن هم ندارم ..به وسط کتابم رسیدم و دارم جاهای اصلی رو می نویسم برای همین خیلی هیجان و اضطراب دارم از طرفی ناشرم با عجله اش منو هل میکنه..شماها چطورین؟
نظرات 5 + ارسال نظر
میثم یکشنبه 2 مرداد‌ماه سال 1384 ساعت 01:21 ب.ظ http://naslesokhte.blogsky.com/

سلام دوست من وب لاگ جالبی داری
امید وارم که همیشه موفق باشی
وقت کردی به من هم سر بزن خوش حال میشم
تبادل لینک هم اگر موافق باشی.

شازده خانوم دوشنبه 3 مرداد‌ماه سال 1384 ساعت 11:11 ب.ظ http://shazdekhanoom.blogsky.com

من هیجان دارم یه کم..قضیه اینه که باید برای خودم برم یه جا خواستگاری.زنگ میزنم بهت میگم

شیرین شنبه 29 بهمن‌ماه سال 1384 ساعت 05:41 ب.ظ

سلام من میخوام با خانم تکین حمزه لو ارتباط داشته باشم.این ادرسو از جلد کتابشون برداشتم.لطفا راهنماییم کنید.مرسی.

[ بدون نام ] دوشنبه 26 تیر‌ماه سال 1385 ساعت 09:16 ب.ظ

هدیه یکشنبه 5 شهریور‌ماه سال 1385 ساعت 07:06 ب.ظ

سلام خانم حمزه لو امیدوارم خودتون به این وب لاگ سر بزنید و نظر من رو بخوونید به انتظار کتاب بعدی تون هستم . راستی من کتاب رمانی رو نوشتم اما ادرسی از شما ندارم تابفرستم . به پسر کوچولو هاتون سلام برسونید.

هدیه


برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد