حالگیری...

یه عالمه نوشته بودم که پاک شد حالم گرفته شاید بعدا دوباره براتون بنویسم که چی نوشته بودم
نظرات 3 + ارسال نظر
شازده خانوم دوشنبه 19 اردیبهشت‌ماه سال 1384 ساعت 08:50 ب.ظ http://www.shazdekhanoom.blogsky.com/

سلام تکین عزیز...واقعا خسته نباشی.نمیدونم دیروز چند تا امضا دادی اما اینو میدونم تا شب چقدر خسته شدی.خیلی روز خوبی برام بود .نمیدونی چقدر از دیدنت خوشحال شدم.
نمیدونستم خودم رو به اسم کوچیک اگه معرفی کنم میشناسی یا نه؟به همین خاطر بود که گفتم شازده خانوم.بفد تو دلم گفتک الان این مردمی که اینجان میگن :این چقدر خودشو تحویل میگیره.برای خودش اسم ساخته.
در رابطه با پاک شدن مطلب هم من خودم همیشه از قبل متن رو روی برنامه world pad مینویسم بعد کپی کرده و به وبلاگ منتقل میکنم .این جوری در وقت اینترنت هم صرفه جویی میشه.

آرش دوشنبه 19 اردیبهشت‌ماه سال 1384 ساعت 09:24 ب.ظ http://lonely-tree.blogspot.com

در مملکتی که حق مردو زن با هم ضایع میشه و از بین میره...
مردم زیر شدید تزین فشار های این تازیان داخلی هستند....
و بدتر از همه فرهنگ مردم از بین رفته و زوال یافته است...
شما سخن از کمتر بودن حقوق زن ها در برابر مرد ها میزنید؟
آیا شما در این جامعه حقوقی میبینید؟
اهورای ایران نگاه دارتون........
بدرود

ملینا دوشنبه 19 اردیبهشت‌ماه سال 1384 ساعت 09:33 ب.ظ http://bafootbalistha.persianblog.com

بیا در کوچه باغ شهر احساس شکست لاله را جدی بگیریم/ اگر نیلوفری دیدیم زخمی برای زخم پر دردش بمیریم/بیا در یک شب آرامو مهتاب کمی هم صحبت یک یاس باشیم/ اگر صد بار قلبی را شکستیم بیا یک بار با احساس باشیم/ بیا به احترام قصه ی عشق به قدر شبنمی مجنون بمانیم/ بیا که گاه از روی محبت کمی از درد لیلی را بخوانیم/بیا با دستی از جنس سپیده زلال اشک از چشمی بشوییم/بیا از قلبمان روزی بپرسیم که تا حالا در این دنیا چه کردیم؟!!!/ بیا با یک نگاه آسمانی ز درد یک ستاره کم نماییم/ بیا روزی فضای شهرمان را پر از آرامش شبنم نماییم/بیا با برگهای یک گی سرخ ز درد زنبقی مرهم گذاریم/اگر دل را طلب کردند از تو مبادا که بگویی ما نداریم/بیا در لحظه های بی قراری به یاد قصه ی مجنون بخوابیم/بیا دل های غاشق را بگردیم که شاید ردی از قلبش بیابیم/بیا در ساحل نمناک بودن برای لحظه ای یکرنگ باشیم/بیا تا مثل شب بوهای عاشق شبی هم ما کمی دلتنگ باشیم/اگرچه قصه ی دل ها دراز است بیا به آرزو عادت نماییم/بیا با آسمان پیمان ببندیم که تا او هست ما هم با وفاییم/بیا در لحظه ی سرخ نیایش چو روح اشک، پاک و ساده باشیم/بیا هر وقت باران باز برای گل شدن آماده باشیم.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد